اشتیاق شغلی بر اساس بهزیستی روان شناختی و امید به زندگی

پیش بینی اشتیاق شغلی  بهزیستی روان شناختی و امید به زندگی

هداوند،  تجلی و شهریاری احمدی (۱۳۹۹) در  پژوهشی به پیش بینی اشتیاق شغلی بر اساس بهزیستی روان شناختی و امید به زندگی در معلمان دانش آموزان آهسته گام پرداختند.

این مطالعه، یک پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل ۵۴۰ نفر (۳۴۶ زن و ۱۹۴ مرد)، از میان معلمان دانش آموزان آهسته گام شهر تهران در سال ۱۳۹۸ بود که تعداد ۱۰۰ معلم (۵۹ زن و ۴۱ مرد) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.

ابزار سنجش شامل پرسشنامه های اشتیاق شغلی شوفلی و سالانوا (JEQ)، بهزیستی روان شناختی ریف و کیز (PBWS) و امید به زندگی میلر (LEQ) بود. یافته ها نشان داد، اشتیاق شغلی با بهزیستی روان شناختی (۳۶/۰=r) و امید به زندگی (۳۹/۰=r) معلمان دانش آموزان آهسته گام رابطه مثبت و معنادار داشتند.

نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد، متغیرهای پیش بین به طور معناداری توانستند ۱/۲۴ درصد از واریانس اشتیاق شغلی معلمان دانش آموزان آهسته گام را پیش بینی کنند که در این پیش بینی، سهم بهزیستی روان شناختی بیشتر از امید به زندگی بود (۰۵/۰<p).

نتایج حاکی از اهمیت بهزیستی روان شناختی و امید به زندگی در پیش بینی اشتیاق شغلی معلمان دانش آموزان آهسته گام بود. بنابراین، به مشاوران و درمانگران پیشنهاد می شود، برای بهبود اشتیاق شغلی این معلمان، میزان بهزیستی روان شناختی و امید به زندگی آن ها را افزایش دهند.

منبع:

هداوند مجید؛ تجلی، پریسا و شهریاری احمدی، منصوره. (۱۳۹۹). پیش بینی اشتیاق شغلی، بر اساس بهزیستی روان شناختی و امید به زندگی در معلمان دانش آموزان آهسته گام، نشریه توانمندسازی کودکان استثنایی، ۱۱(۱)، ۶۳-۷۲.

 

 شریف پژوه ارائه‌کننده خدمات پژوهشی در پایان‌نامه ارشد و دکتری:

مشاوره پژوهشی

انتخاب موضوع

تهیه پرسشنامه آنلاین

تحلیل آماری (SPSS,AMOS, PLS)

E-mail: sharifpajooh.ir@gmail.com

۰۹۱۳۷۲۴۰۲۷۰

مبانی نظری تاب آوری

نظریه ی تاب آوری

تعریف تاب‌آوری

گارمزی و ماستن[۱](۱۹۹۱) تاب‌آوری را یک فرآیند توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدید کننده تعریف نموده‌اند. وار[۲](۲۰۰۱) تاب‌آوری را سازگاری مثبت فرد در واکنش به شرایط ناگوار (آسیب‌ها و تهدیدات) می‌داند. تاب‌آوری به عنوان حفظ سلامتی و عملکرد موفقیت آمیز یا سازگاری با یک بافت و موقعیت تهدیدآمیز یا آزارنده تعریف می‌شود.

البته تاب‌آوری، تنها پایداری در برابر آسیب‌ها یا شرایط تهدیدکننده نیست و حالتی انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناک نمی‌باشد، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خود است.در واقع، تاب‌آوری، بازگشت به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر (در شرایط تهدیدکننده) است و از این رو سازگاری موفق در زندگی را فراهم می‌کند.

در عین حال کامپفر نیز به این نکته اشاره می‌نماید که سازگاری مثبت با زندگی، هم می‌تواند پیامد تاب‌آوری به شمار رود و هم به عنوان پیش آیند، سطح بالاتری از تاب‌آوری را سبب شود. وی این مسئله را ناشی از پیچیدگی تعریف و نگاه فرآیندی به تاب‌آوری می‌داند.تاب آوری نوعی ترمیم خود با پیامدهای مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی است (گارمزی،۱۹۹۱؛ ماستن،۲۰۰۱).

تاب‌آوری به فرآیند پویای انطباق مثبت با تجربه های تلخ و ناگوار اطلاق می‌شود (لاتار و چیچتی[۳]،۲۰۰۰؛ ماستن[۴]،۲۰۰۱) تاب‌آوری که مقاومت در برابر استرس یا رشد پس ضربه ای (تدشی، پارک و کالان[۵]،۱۹۹۸) نیز نامیده می‌شود، در امتداد یک پیوستار با درجات متفاوت از مقاومت در برابر آسیب‌های روان شناختی قرار می‌گیرد (اینگرام و پرایس[۶]،۲۰۰۱) این تعریف با رشد مثبت، انطباق پذیری در رسیدن به سطحی از تعادل پس از به وجود آمدن اختلال در وضعیت تعادلی پیشین، مطابقت می‌کند (ریچاردسون[۷]،۲۰۰۲)

آلورد[۸] و همکاران (۲۰۰۵) تاب‌آوری را به معنای مهارت‌ها، خصوصیات و توانمندی‌هایی تعریف می‌کنند که فرد را قادر می‌کنند با سختی‌ها، مشکلات و چالش‌ها سازگار شود.اسمیت (۲۰۰۶) معتقد است که تاب‌آوری فرآیندی است که موجب آگاهی فرد نسبت به توانمندی‌های خود می‌شود و تاب‌آوری را می‌توان به عنوان پیامد این فرآیند نیز تلقی کرد (لایت سی[۹] و همکاران،۲۰۰۶) (به نقل از جمشیدی سولکمو و همکاران،۹۲)

تاب‌آوری توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی – روانی در شرایط خطرناک نیز هست (کانرودیوید سون[۱۰]،۲۰۰۳)

تاب آوری به عنوان اطمینان فرد به توانایی‌هایش برای غلبه بر تنش، داشتن توانایی‌های مقابله ای، حرمت خود، ثبات عاطفی و ویژگی‌های فردی که حمایت اجتماعی از طرف دیگران را افزایش می‌دهد تعریف شده است. این سازه از جمله عواملی است که از بروز مشکلات روانی در میان نوجوانان و جوانان جلوگیری به عمل می‌آورد و ان‌ها را از بروز اثرات روانی رویدادهای مشکل زا در امان نگه می‌دارد (پینگوارت[۱۱]،۲۰۰۸).

همچنین تاب‌آوری به عنوان منبعی برای تسهیل غلبه بر مصائب، مشکلات، مقاومت در برابر تنش و از بین بردن اثرات روانی آن تعریف شده است (سیچتی[۱۲]،۱۹۹۳).

در جای دیگر تاب‌آوری این‌گونه تعریف شده است: تاب‌آوری به طور کلی به عنوان ایجاد سازگاری مثبت پس از یک شرایط استرس زا است و توانایی فرد برای دور شدن از یک تجربه منفی است (سیلپا[۱۳]،۲۰۱۵).

به اعتقاد زاوترا، هال و مورای[۱۴] (۲۰۱۰) بهترین تعریفی که برای تاب‌آوری وجود دارد این است که آن را به عنوان سازگاری موفق با شرایط ناگوار در نظر بگیریم. ویژگی‌ها و موقعیت شخص می‌توانند در صورتی که بعد از شرایط تنش زا به پیامدهای سالم منجر شوند فرآیندهای تاب‌آوری را تعیین کنند. این پژوهشگران در بررسی‌های خود در مورد تاب‌آوری این سؤال را مطرح کردند که مردم چگونه می‌توانند سلامتی و بهزیستی روانی خود را در یک محیط چالش برانگیز و پویا حفظ کنند؟

۲-Garmezy & Masten

۳- Waller

۴-Luthar & Cicchetti

۵- Masten

۶- Tedeschi, Park & Calhoun

۷-Ingram & Price

۱- Richardson

۲- Alvord

۳-Light Cey

۴-Conner & Davidson

۵-Pinquart

۶- Ciccheti

۷- Shilpa

۸- Zautra, hall, Murray

جهت دریافت مبانی نظری تاب آوری به لینک مبانی نظری تاب آوری مراجعه کنید

نظریه چشم انداز یا افق زمانی (The Time Perspective Theory)

نظریه چشم انداز/افق زمانی

نظریه چشم انداز/افق زمانی (The Time Perspective Theory)

زیمباردو و بوپد (۲۰۰۸)، نشان دادند که همه افراد دارای یک چشم انداز یا افق زمان هستند، که زندگی شان را تحت تأثیر قرار می دهد.افراد در جهت گیری های زمانی خود متفاوت هستند. این تفاوت ها پایدار هستند و تغییر آنها در زمان کوتاه مشکل است.همچنین چشم انداز زمان فرایندی ناخود آگاه است که در آن جریان مستمر تجارب شخصی و اجتماعی به مقوله های زمانی و یا قالب های زمانی اختصاص داده شده اند که به ایجاد نظم، انسجام، و معنا در این تجارب یا وقایع کمک می کند( زیمباردو و بورید ۱۹۹۹ به نقل از وحید، ۱۳۹۴).

ظهور نظریه چشم انداز/افق زمانی (The Time Perspective Theory)

در سخنرانی های متعدد در مورد چشم انداز زمان. پروفسور فیلیپ زیمباردو اغلب تأکید می کند که چشم انداز زمان یکی از قدرتمندترین تأثیرها را در رفتار انسان باقی می گذارد(زیمباردو، ۲۰۱۲). انتشار نظریه چشم انداز زمان در ابتدا به وسیله یک گروه از محققان جوان مشتاق ارائه شد. در اصل جمع آوری از طریق یک سمینار در دانشگاه دولتی مسکو توسط آنا سیر کووا ، انجام شد و به تدریج به یک شبکه تحقیقات بین المللی ساخت یافته متشکل از بیشتر از ۱۵۰ عضو از بیش از ۴۰ کشور تشکیل شد.

 منشأ و مبدأ نظریه چشم انداز/افق زمانی (The Time Perspective Theory)

تفکر در مورد زمان، به چارچوب کلی ما از ریشه های آن باز می گردد. راجو[۲] (۲۰۰۳) به وضوح بیان می کند: «زمان آنجایی است که علم و دین به هم پیوند می خورند». تعامل بین علم و فرهنگ به واسطه اعتقادات مربوط به زمان ایجاد می شودحضور یا عدم حضور خدا یکی از جنبه هایی است که وقتی در حال تفکر در مورد زمان هستیم باید آن را در نظر بگیریم. نقش تعامل بین عرفان یا مذهب و زمان وقتی مشخص می شود که ما به ابزارهای مربوط به زمان همچون استون هنج، تقویم آزتک و … توجه کنیم.ما احتیاج داریم که درک کنیم که این چیزها صرفا مخلوقات ذهن نیستند.

انها ابزاری برای شکل دهی فکر هستند (بیرث،[۳] ۲۰۱۳). ما به اندازه گیری زمان خود و طول زندگی خودمان می پردازیم . سعی می کنیم زندگی کوتاه و فانی خودمان را با ایدی بودن و بی نهایت بودن خدا ارتباط دهیم. با این حال، تفکر در مورد زمان و جسمانی بودن ممکن است به مانند انسان سابقه ی طولانی داشته باشد. در دانشنامه ی زمان، بیرکس (۲۰۰۹) بیان می کند که در یونان باستان هراکلیتوس کسی بود که بیان کرد جهان پیوسته در حال تغییر است. بعد از آن افلوطین و سنت اگوستین از افراد مهم در این زمینه بودند.

 

جهت دریافت متن کامل  نظریه به لینک  دانلود مبانی نظری چشم انداز یا افق زمانی (The Time Perspective Theory)  مراجعه کنید.

جهت دریافت پروتکل درمانی این  نظریه به لینک  دانلود پرتکل درمان مبتنی بر  چشم انداز یا افق زمانی (The Time Perspective Theory)  مراجعه کنید.

جهت دریافت پرسشنامه  این نظریه به لینک  دانلود مبانی پرسشنامه چشم انداز یا افق زمانی (The Time Perspective Theory)  مراجعه کنید.

[۱] The Time Perspective Theory

[۲] Raju

[۳] Birth

[۴] Frank

[۵] Joseph Nuttin & Willy Lens

[۶] McGrath & Kelly

[۷] International Society for the Study of Time (ISST)

سرمایه روانشناختی مثبت (Positive psychological capital)

سرمایه روانشناختی مثبت(Positive psychological capital)

 

سرمایه روانشناختی مثبت (Positive psychological capital)به عنوان وضعیت مثبت و  رشد فردی است  که با خودکارآمدی  بالا، خوش بینی، امید  و تاب آوری  مشخص می شود ت(لوتانز و یوسف،۲۰۰۴).

مقدمه ای بر سرمایه روانشناختی مثبت

برای دهه ها روانشناسی عمدتاً با معالجه بیماری های و اختلالات روانی  روانی همراه بوده است ، اگرچه سایر زمینه های تحقیقی و کاربردی را  نیز در بر داشته امام تاکید بیشتر بر درمان اختلالات روانی  بوده است . در اواخر قرن بیستم ، رویکرد جدیدی تحت عنوان روانشناسی مثبت  در روانشناسی  معاصر محبوبیت پیدا کرد.

روانشناسی مثبت ، مطالعه عملکرد بهینه انسان است، تلاشی برای پاسخ به تعصب ذاتی در تأکید تاریخی روانشناسی بر بیماری روانی است تا سلامت روان (سلیگمن، ۲۰۰۲) ، عمدتاً با تمرکز بر دو هدف روانی فراموش شده اما کلاسیک:

الف: به افراد عادی کمک کنید تا زندگی پربارتر و پرمعناتر داشته باشند.

ب: تحقق کامل پتانسیل هایی که در انسان وجود دارد.

از آنجا که مارتین سلیگمن، رئیس پیشین انجمن روانشناسی آمریکا، روانشناسی مثبت را به عنوان مأموریت دوره ریاست خود برگزید ، تحقیقات تجربی و پیشرفت نظری در این زمینه پدید آمد.

دو شاخه جدید روانشناسی مثبت در دنیای صنعتی-سازمانی اجرا می شود.

الف :دانش سازمانی مثبت

توسط کیم کامرون و همکارانش بوجود آمده است(کامرون،دوتون و کوئین،۲۰۰۳) یک زمینه تحقیقاتی است که بر خصوصیات مثبت سازمان تأکید می کند و توانایی عملکرد آن در دوره های بحرانی را تسهیل می کند.

ب)رفتار سازمانی مثبت (POB)

  تحقیقات لوتانز  (لوتانر،۲۰۰۲) بر وضعیت های روانی مثبت تمرکز دارد که برای رشد باز است و در نگرش ، رفتارها و عملکرد کارکنان تأثیر دارد. با استفاده از ساختارهای روانشناسی مثبت و تحقیقات تجربی ، چهار منبع روانشناختی برای دستیابی به بهترین معیارهای ورود به رفتار سازمانی مثبت (POB) تعیین شده است: امید ، اثربخشی ، تاب آوری و خوش بینی و توسط لوتانز و همکارانش به عنوان سرمایه روانشناختی تعبیر شدند(لوتانز و همکاران،۲۰۰۴)  به طور تجربی مشخص شده که چهار ساختار سازنده سرمایه روانشناختی سازه اصلی و مرتبه دوم است که با رضایت و عملکرد در هر یک از مؤلفه، رابطه قوی تری دارد. (لوتانز و هماکران،۲۰۰۴؛ لوتانز و یوسف،۲۰۰۴؛ لوتانز ،یوسف و اوولیو،۲۰۰۷؛ لوتانز ، اوولیو،آوی و نرمتن؛۲۰۰۷)

چهار مؤلفهی سرمایه روانشناختی

سرمایه روانشناختی مثبت(Positive psychological capital)

سرمایه روانشناختی مثبت(Positive psychological capital)

الف) امید

امید به عنوان یک وضعیت انگیزشی مثبت تعریف می شود که در آن دو عنصر اساسی – احساس موفقیت عاملیت  (یا تعیین هدف محور) و مسیرها (یا برنامه ریزی فعالانه برای دستیابی به آن اهداف) در تعامل هستند.

ب) اثربخشی یا خودکارآمدی

خودکارآمدی به عنوان اعتماد به نفس فرد در  توانایی خود در دستیابی به هدف خاص در یک موقعیت خاص تعریف می شود.

ج)تاب آوری

تاب آوری در روانشناسی مثبت به عنوان روشی مثبت برای مقابله با مشکلات یا پریشانی تعریف شده است. از نظر سازمانی ، این توانایی برای بهبود اثرات استرس ، اضطراب ، عدم موفقیت ، تغییر یا افزایش مسئولیت پدیری کاربرد بسیاری دارد.

د)خوش بینی

سلیگمن از طریق تئوری اسناد  خوش بینی را  تعریف کرد (هایدر ، ۱۹۵۸). فرد خوش بین به عنوان شخصی تعریف می شود برای وقایع مثبت اسناد “درونی” یا “وضعیتی” ، برای ویژگی های ثابت و جهانی  دارد و برای  وقایع منفی اسنادی  “بیرونی” یا “موقعیتی” دارد ، نه اسنادهایی ثابت و خاص برای  وقایع منفی . خوش بینی در سرمایه روانشناختی به عنوان یک ساختار واقع گرایانه تصور می شود و بیان­گر این است که کارمند چه کاری را که می تواند یا نمی تواند انجام دهد . به همین ترتیب ، خوش بینی باعث تقویت کارآیی و امید می شود.

لوتانز (۲۰۱۴) به این چهار معیار اشاره دارد که منابع روانشناختی مثبت می¬باشند و و از  سرمایه روانشناختی به عنوان« قهرمان درون» یاد میکند.

جهت آشنایی کامل با این نظریه به قسمت  مبانی نظری سرمایه روانشناختی مثبت(Positive psychological capital) مراجعه کنید.

 

 فهرست محتوا:

۲-۲-۲-مبانی نظری سرمایه‌ی روان شناختی

۲-۲-۲-۱-مفهوم سرمایه‌ی روان شناختی

۲-۲-۲-۲-سرمایه روان شناختی و مؤلفه های آن

۲-۲-۲-۳-تفاوت‌ها و شباهت‌های مؤلفه های سرمایه‌ی روان شناختی

-سرمایه روان شناختی سازه ای مثبت نگر

الف- خود کارآمدی

ب- خوشبینی

ج-امید

د- تاب آوری

۲-۲-۲-۴-ویژگی‌های سرمایه‌ی روان شناختی

۱-سرمایه روان شناختی سازه‌ی محوری و مرتبه دوم

۲-سرمایه روان شناختی سازه ای متمایز و حالت گونه

۳-سرمایه روان شناختی و قابلیت رشد پذیری آن

بهداشت ، آموزش ، نظامی و ورزش- مورد استفاده قرار می گیرد.

۴-رابطه سرمایه روانشناختی با نتایج مختلف سازمانی

 ۴-۱-سرمایه روانشناختی با نگرش ، رفتارها و عملکرد مورد نظر کارکنان رابطه مثبت دارد.

۴-۲-سرمایه روانشناختی واسطه بین جو حامی و عملکرد کارمندان است

مبانی نظری بزرگسالی درحال ظهور 2016 Emerging Adulthood

بزرگسالی در حال ظهور و هویت یابی

بزرگسالی در حال ظهور و هویت

یکی از مهمترین ویژگیهای بزرگسالی در حال ظهور(Emerging Adulthood)  هویت یابی(identity) است.  این دوره سنی بیش از هر دوره سنی دیگر امکان کاوش در عشق ، کار و جهان بینی را فراهم می کند. روند شکل گیری هویت یا هویت یابی در نوجوانی ظهور می کند اما بیشتر در بزرگسالی در حال ظهور  اتفاق می افتد. درمورد عشق ، گرچه نوجوانان در ایالات متحده معمولاً دوستیابی بین ۱۲ تا ۱۴ سالگی را شروع می کنند ، اما معمولاً این دوستی را تفریحی می دانند. تا بزرگسالی فرا نرسد که شکل گیری هویت در عشق جدی تر نمی شود(آرنت،۲۰۰۰).

بزرگسالان در حال ظهور و هویت های در حال  رشد

بزرگسالان در حال ظهور هویت های در حال  رشد خود را به عنوان یک مرجع برای یک شریک زندگی در طول زندگی در نظر می گیرند ، بنابراین آنها از لحاظ عاشقانه و جنسی کاوش می کنند زیرا کنترل والدین کمتر وجود دارد(آرنت،۲۰۰۰).  در حالی که در ایالات متحده در دوران بزرگسالی دوستیابی معمولاً در گروه ها و در موقعیت هایی مانند مهمانی ها و رقص ها و برخی از تجربیات مشترک جنسی اتفاق می افتد ، در بزرگسالی در حال ظهور ، روابط طولانی تر می شود و اغلب شامل روابط جنسی دائمی تر و همچنین زندگی مشترک است(پادغام و بلیس،۱۹۹۱).

بزرگسالان در حال ظهور و هویت شغلی

در ارتباظ  با بزرگسالان در حال ظهور و هویت شغلی می توان گفت ، اکثر نوجوانان شاغل در ایالات متحده تمایل دارند که شغل خود را راهی برای کسب درآمد برای فعالیت های تفریحی بدانند نه اینکه آنها را برای حرفه آینده آماده کنند. در مقابل ، افراد ۱۸ تا ۲۵ ساله در بزرگسالی در حال ظهور مشاغل خود را راهی برای به دست آوردن دانش و مهارت هایی می دانند که آنها را برای مشاغل بزرگسالی آینده خود آماده می کند. از آنجا که بزرگسالان در حال ظهور امکان داشتن تجربیات شغلی بیشماری را دارند ، می توانند بفهمند که در کدام نوع کار خوب هستند و همچنین می توانند در طول زندگی خود چه نوع کارهایی را دنبال کنند(آرنت،۲۰۰۰).  تحولات در جهان بینی ها بخش اصلی رشد شناختی در دوران بزرگسالی در حال ظهور  است(پری،۱۹۹۹).

بزرگسالان در حال ظهور و جهان بینی

در ارتباظ  با  جهان بینی بزرگسالان در حال ظهور باید گفت افراد در بزرگسالی در حال ظهور که برای حضور در کالج انتخاب رشته می کنند ، اغلب دانشگاه را با جهان بینی ای که با آنها بزرگ شده اند و در کودکی و نوجوانی یاد می گیرند، شروع می کنند. با این حال ، بزرگسالان در حال ظهور که در دانشگاه شرکت کرده اند در معرض  جهانبینی قرار گرفته اند و جهان بینی های مختلفی را در نظر گرفته اند و سرانجام متعهد به جهان بینی متمایزی نسبت به جهان بینی که در دوران تحصیلات خود در دانشگاه با آن بزرگ شده اند، می¬شوند(پری،۱۹۹۹).

جهت آشنایی کامل با این نظریه به قسمت مبانی نظری نظریه بزرگسالی در حال ظهور Emerging adulthood مراجعه کنید

مبانی نظری بزرگسالی درحال ظهور 2016 Emerging Adulthood

نظریه بزرگسالی در ظهور Emerging adulthood

نظریه بزرگسالی در حال ظهور Emerging adulthood

تعریف بزرگسالی در ظهور      

در تعریف بزرگسالی در حال ظهور (Emerging adulthood)باید گفت، مرحله ای از زندگی بین نوجوانی و همچنین بزرگسالی کامل است که شامل اواخر نوجوانی و ابتدای بزرگسالی است، که توسط جفری آرنت  در سال ۲۰۰۰ در مجله روانشناس آمریکایی مطرح شده است(آرنت،۲۰۰۰).

بزرگسالی در ظهور در کشور ها

بزرگسالی در حال ظهور  در درجه اول افرادی را نشان می دهد که در کشورهای توسعه یافته زندگی می کنند ، اما توسط جوانان در خانواده های ثروتمند شهری در کشور های در حال توسعه  نیز تجربه می شود(کلومبوس و مارتینس،۲۰۰۷).

 ویژگی های جمعیت شناختی بزرگسالی در ظهور

به لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی اصطلاح بزرگسالی در حال ظهور  توصیف کننده بزرگسالان جوان است که فرزند ندارند ، در خانه خود زندگی نمی کنند ، یا درآمد کافی برای استقلال کامل ندارند. آرنت(۲۰۰۰) می گوید بزرگسالی در حال ظهور دوره مشخصی بین ۱۸ تا ۲۵ سالگی است که در آن نوجوانان مستقل تر می شوند و انواع مختلف زندگی را کشف می کنند. آرنت استدلال می کند که این دوره رشد می تواند از نوجوانی و بزرگسالی جوان جدا شود(آرنت،۲۰۰۰) .

بزرگسالی در حال ظهور یک جمعیت  جدید است، که به طرز قابل بحثی در حال تغییر است و برخی(لودویگ،۲۰۱۰) معتقدند که بیست ساله ها همیشه با “اکتشاف هویت، بی ثباتی ، تمرکز بر خود و احساس بینابینی” درگیرند و مشکل دارند (مارتینز، ۲۰۱۰). آرنت این دوره را دوره “نقش بی نقشی” خواند زیرا بزرگسالان در حال ظهور فعالیت های گسترده ای را انجام می دهند ، اما محدود به هیچ یک از وجوه “الزامات نقش” نیستند(آرنت،۲۰۰۰) .

بزرگسالی در ظهور و نظریه های رشد

این نظریه  رشدی در حوزه  رشد انسانی بسیار بحث برانگیز است و روانشناسان  رشد بر مشروعیت نظریه ها و روش های آرنت استدلال می کنند.

جهت آشنایی کامل با این نظریه به قسمت مبانی نظری نظریه بزرگسالی در حال ظهور Emerging adulthood مراجعه کنید

Arnett, Jeffrey Jensen. (2000). Emerging adulthood: A theory of development from the late teens through the twenties

Galambos, Nancy; Martinez, M. Loreto. (2007). Poised for emerging adulthood in Latin America: A pleasure for the privileged

Ludwig, Devin .(2010). Challenges of the Young Adult Generation. Huffington Post.

 Marantz Henig, Robin .(2010). What Is It About 20 Somethings