اشتیاق شغلی بر اساس بهزیستی روان شناختی و امید به زندگی

/۰ دیدگاه/در , , , , , , , /توسط

پیش بینی اشتیاق شغلی  بهزیستی روان شناختی و امید به زندگی

هداوند،  تجلی و شهریاری احمدی (۱۳۹۹) در  پژوهشی به پیش بینی اشتیاق شغلی بر اساس بهزیستی روان شناختی و امید به زندگی در معلمان دانش آموزان آهسته گام پرداختند.

این مطالعه، یک پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل ۵۴۰ نفر (۳۴۶ زن و ۱۹۴ مرد)، از میان معلمان دانش آموزان آهسته گام شهر تهران در سال ۱۳۹۸ بود که تعداد ۱۰۰ معلم (۵۹ زن و ۴۱ مرد) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.

ابزار سنجش شامل پرسشنامه های اشتیاق شغلی شوفلی و سالانوا (JEQ)، بهزیستی روان شناختی ریف و کیز (PBWS) و امید به زندگی میلر (LEQ) بود. یافته ها نشان داد، اشتیاق شغلی با بهزیستی روان شناختی (۳۶/۰=r) و امید به زندگی (۳۹/۰=r) معلمان دانش آموزان آهسته گام رابطه مثبت و معنادار داشتند.

نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد، متغیرهای پیش بین به طور معناداری توانستند ۱/۲۴ درصد از واریانس اشتیاق شغلی معلمان دانش آموزان آهسته گام را پیش بینی کنند که در این پیش بینی، سهم بهزیستی روان شناختی بیشتر از امید به زندگی بود (۰۵/۰<p).

نتایج حاکی از اهمیت بهزیستی روان شناختی و امید به زندگی در پیش بینی اشتیاق شغلی معلمان دانش آموزان آهسته گام بود. بنابراین، به مشاوران و درمانگران پیشنهاد می شود، برای بهبود اشتیاق شغلی این معلمان، میزان بهزیستی روان شناختی و امید به زندگی آن ها را افزایش دهند.

منبع:

هداوند مجید؛ تجلی، پریسا و شهریاری احمدی، منصوره. (۱۳۹۹). پیش بینی اشتیاق شغلی، بر اساس بهزیستی روان شناختی و امید به زندگی در معلمان دانش آموزان آهسته گام، نشریه توانمندسازی کودکان استثنایی، ۱۱(۱)، ۶۳-۷۲.

 

 شریف پژوه ارائه‌کننده خدمات پژوهشی در پایان‌نامه ارشد و دکتری:

مشاوره پژوهشی

انتخاب موضوع

تهیه پرسشنامه آنلاین

تحلیل آماری (SPSS,AMOS, PLS)

E-mail: sharifpajooh.ir@gmail.com

۰۹۱۳۷۲۴۰۲۷۰

ارتقا رفتار محیطی کارمندان از طریق شیوه های مدیریت منابع انسانی سبز، مسئولیت اجتماعی شرکت و مدیریت محیط زیست

/۰ دیدگاه/در , , , , , , , /توسط

ارتقا رفتار محیطی کارمندان از طریق شیوه های مدیریت منابع انسانی سبز، مسئولیت اجتماعی شرکت و مدیریت محیط زیست

سعید، افسر، حافظ، خان، طهیرو افریدی (۲۰۱۸) در پژوهشی تحت عنوان ارتقا رفتار محیطی کارمندان از طریق شیوه های مدیریت منابع انسانی سبز، مسئولیت اجتماعی شرکت و مدیریت محیط زیست، به بررسی تأثیرات روشهای مدیریت منابع انسانی سبز (جذب و انتخاب سبز ، آموزش و توسعه سبز ، مدیریت و ارزیابی عملکرد سبز ، پاداش و جبران خسارت سبز و توانمندسازی سبز) بر رفتار محیط زیستی کارکنان پرداختند.

علاوه بر این ، این مطالعه قصد دارد اثر واسطه ای سرمایه روانشناختی محیط زیست و اثر تعدیل کننده دانش محیطی بر رفتارهای HRM سبز – رفتار محیطی را آزمایش کند.

داده های ۳۴۷ کارمند شاغل در صنایع تولید ذغال سنگ ، صنایع برق ، صنایع غذایی ، شیمیایی و دارویی جمع آوری شد.

نتایج نشان داد که عملکردهای HRM سبز بر رفتار محیطی کارکنان تأثیر مثبت می گذارد و سرمایه روانشناختی محیط زیست خواهانه  این پیوند را واسطه قرار می دهد. دانش زیست محیطی کارمندان اثر روشهای HRM سبز را بر رفتار محیط زیست تعدیل می کند.

Saeed, B. B., Afsar, B., Hafeez, S., Khan, I., Tahir, M., & Afridi, M. A. (2018). Promoting employee’s pro-environmental behavior through green human resource management practices. Corporate Social Responsibility and Environmental Management. doi:10.1002/csr.1694

 

 

 شریف پژوه ارائه‌کننده خدمات پژوهشی در پایان‌نامه ارشد و دکتری:

مشاوره پژوهشی

انتخاب موضوع

تهیه پرسشنامه آنلاین

تحلیل آماری (SPSS,AMOS, PLS)

E-mail: sharifpajooh.ir@gmail.com

۰۹۱۳۷۲۴۰۲۷۰

سرمایه روانشناختی مثبت (Positive psychological capital)

/۰ دیدگاه/در , , /توسط

سرمایه روانشناختی مثبت(Positive psychological capital)

 

سرمایه روانشناختی مثبت (Positive psychological capital)به عنوان وضعیت مثبت و  رشد فردی است  که با خودکارآمدی  بالا، خوش بینی، امید  و تاب آوری  مشخص می شود ت(لوتانز و یوسف،۲۰۰۴).

مقدمه ای بر سرمایه روانشناختی مثبت

برای دهه ها روانشناسی عمدتاً با معالجه بیماری های و اختلالات روانی  روانی همراه بوده است ، اگرچه سایر زمینه های تحقیقی و کاربردی را  نیز در بر داشته امام تاکید بیشتر بر درمان اختلالات روانی  بوده است . در اواخر قرن بیستم ، رویکرد جدیدی تحت عنوان روانشناسی مثبت  در روانشناسی  معاصر محبوبیت پیدا کرد.

روانشناسی مثبت ، مطالعه عملکرد بهینه انسان است، تلاشی برای پاسخ به تعصب ذاتی در تأکید تاریخی روانشناسی بر بیماری روانی است تا سلامت روان (سلیگمن، ۲۰۰۲) ، عمدتاً با تمرکز بر دو هدف روانی فراموش شده اما کلاسیک:

الف: به افراد عادی کمک کنید تا زندگی پربارتر و پرمعناتر داشته باشند.

ب: تحقق کامل پتانسیل هایی که در انسان وجود دارد.

از آنجا که مارتین سلیگمن، رئیس پیشین انجمن روانشناسی آمریکا، روانشناسی مثبت را به عنوان مأموریت دوره ریاست خود برگزید ، تحقیقات تجربی و پیشرفت نظری در این زمینه پدید آمد.

دو شاخه جدید روانشناسی مثبت در دنیای صنعتی-سازمانی اجرا می شود.

الف :دانش سازمانی مثبت

توسط کیم کامرون و همکارانش بوجود آمده است(کامرون،دوتون و کوئین،۲۰۰۳) یک زمینه تحقیقاتی است که بر خصوصیات مثبت سازمان تأکید می کند و توانایی عملکرد آن در دوره های بحرانی را تسهیل می کند.

ب)رفتار سازمانی مثبت (POB)

  تحقیقات لوتانز  (لوتانر،۲۰۰۲) بر وضعیت های روانی مثبت تمرکز دارد که برای رشد باز است و در نگرش ، رفتارها و عملکرد کارکنان تأثیر دارد. با استفاده از ساختارهای روانشناسی مثبت و تحقیقات تجربی ، چهار منبع روانشناختی برای دستیابی به بهترین معیارهای ورود به رفتار سازمانی مثبت (POB) تعیین شده است: امید ، اثربخشی ، تاب آوری و خوش بینی و توسط لوتانز و همکارانش به عنوان سرمایه روانشناختی تعبیر شدند(لوتانز و همکاران،۲۰۰۴)  به طور تجربی مشخص شده که چهار ساختار سازنده سرمایه روانشناختی سازه اصلی و مرتبه دوم است که با رضایت و عملکرد در هر یک از مؤلفه، رابطه قوی تری دارد. (لوتانز و هماکران،۲۰۰۴؛ لوتانز و یوسف،۲۰۰۴؛ لوتانز ،یوسف و اوولیو،۲۰۰۷؛ لوتانز ، اوولیو،آوی و نرمتن؛۲۰۰۷)

چهار مؤلفهی سرمایه روانشناختی

سرمایه روانشناختی مثبت(Positive psychological capital)

سرمایه روانشناختی مثبت(Positive psychological capital)

الف) امید

امید به عنوان یک وضعیت انگیزشی مثبت تعریف می شود که در آن دو عنصر اساسی – احساس موفقیت عاملیت  (یا تعیین هدف محور) و مسیرها (یا برنامه ریزی فعالانه برای دستیابی به آن اهداف) در تعامل هستند.

ب) اثربخشی یا خودکارآمدی

خودکارآمدی به عنوان اعتماد به نفس فرد در  توانایی خود در دستیابی به هدف خاص در یک موقعیت خاص تعریف می شود.

ج)تاب آوری

تاب آوری در روانشناسی مثبت به عنوان روشی مثبت برای مقابله با مشکلات یا پریشانی تعریف شده است. از نظر سازمانی ، این توانایی برای بهبود اثرات استرس ، اضطراب ، عدم موفقیت ، تغییر یا افزایش مسئولیت پدیری کاربرد بسیاری دارد.

د)خوش بینی

سلیگمن از طریق تئوری اسناد  خوش بینی را  تعریف کرد (هایدر ، ۱۹۵۸). فرد خوش بین به عنوان شخصی تعریف می شود برای وقایع مثبت اسناد “درونی” یا “وضعیتی” ، برای ویژگی های ثابت و جهانی  دارد و برای  وقایع منفی اسنادی  “بیرونی” یا “موقعیتی” دارد ، نه اسنادهایی ثابت و خاص برای  وقایع منفی . خوش بینی در سرمایه روانشناختی به عنوان یک ساختار واقع گرایانه تصور می شود و بیان­گر این است که کارمند چه کاری را که می تواند یا نمی تواند انجام دهد . به همین ترتیب ، خوش بینی باعث تقویت کارآیی و امید می شود.

لوتانز (۲۰۱۴) به این چهار معیار اشاره دارد که منابع روانشناختی مثبت می¬باشند و و از  سرمایه روانشناختی به عنوان« قهرمان درون» یاد میکند.

جهت آشنایی کامل با این نظریه به قسمت  مبانی نظری سرمایه روانشناختی مثبت(Positive psychological capital) مراجعه کنید.

 

 فهرست محتوا:

۲-۲-۲-مبانی نظری سرمایه‌ی روان شناختی

۲-۲-۲-۱-مفهوم سرمایه‌ی روان شناختی

۲-۲-۲-۲-سرمایه روان شناختی و مؤلفه های آن

۲-۲-۲-۳-تفاوت‌ها و شباهت‌های مؤلفه های سرمایه‌ی روان شناختی

-سرمایه روان شناختی سازه ای مثبت نگر

الف- خود کارآمدی

ب- خوشبینی

ج-امید

د- تاب آوری

۲-۲-۲-۴-ویژگی‌های سرمایه‌ی روان شناختی

۱-سرمایه روان شناختی سازه‌ی محوری و مرتبه دوم

۲-سرمایه روان شناختی سازه ای متمایز و حالت گونه

۳-سرمایه روان شناختی و قابلیت رشد پذیری آن

بهداشت ، آموزش ، نظامی و ورزش- مورد استفاده قرار می گیرد.

۴-رابطه سرمایه روانشناختی با نتایج مختلف سازمانی

 ۴-۱-سرمایه روانشناختی با نگرش ، رفتارها و عملکرد مورد نظر کارکنان رابطه مثبت دارد.

۴-۲-سرمایه روانشناختی واسطه بین جو حامی و عملکرد کارمندان است

مبانی نظری بزرگسالی درحال ظهور 2016 Emerging Adulthood

بزرگسالی در حال ظهور و هویت یابی

/۰ دیدگاه/در , , /توسط

بزرگسالی در حال ظهور و هویت

یکی از مهمترین ویژگیهای بزرگسالی در حال ظهور(Emerging Adulthood)  هویت یابی(identity) است.  این دوره سنی بیش از هر دوره سنی دیگر امکان کاوش در عشق ، کار و جهان بینی را فراهم می کند. روند شکل گیری هویت یا هویت یابی در نوجوانی ظهور می کند اما بیشتر در بزرگسالی در حال ظهور  اتفاق می افتد. درمورد عشق ، گرچه نوجوانان در ایالات متحده معمولاً دوستیابی بین ۱۲ تا ۱۴ سالگی را شروع می کنند ، اما معمولاً این دوستی را تفریحی می دانند. تا بزرگسالی فرا نرسد که شکل گیری هویت در عشق جدی تر نمی شود(آرنت،۲۰۰۰).

بزرگسالان در حال ظهور و هویت های در حال  رشد

بزرگسالان در حال ظهور هویت های در حال  رشد خود را به عنوان یک مرجع برای یک شریک زندگی در طول زندگی در نظر می گیرند ، بنابراین آنها از لحاظ عاشقانه و جنسی کاوش می کنند زیرا کنترل والدین کمتر وجود دارد(آرنت،۲۰۰۰).  در حالی که در ایالات متحده در دوران بزرگسالی دوستیابی معمولاً در گروه ها و در موقعیت هایی مانند مهمانی ها و رقص ها و برخی از تجربیات مشترک جنسی اتفاق می افتد ، در بزرگسالی در حال ظهور ، روابط طولانی تر می شود و اغلب شامل روابط جنسی دائمی تر و همچنین زندگی مشترک است(پادغام و بلیس،۱۹۹۱).

بزرگسالان در حال ظهور و هویت شغلی

در ارتباظ  با بزرگسالان در حال ظهور و هویت شغلی می توان گفت ، اکثر نوجوانان شاغل در ایالات متحده تمایل دارند که شغل خود را راهی برای کسب درآمد برای فعالیت های تفریحی بدانند نه اینکه آنها را برای حرفه آینده آماده کنند. در مقابل ، افراد ۱۸ تا ۲۵ ساله در بزرگسالی در حال ظهور مشاغل خود را راهی برای به دست آوردن دانش و مهارت هایی می دانند که آنها را برای مشاغل بزرگسالی آینده خود آماده می کند. از آنجا که بزرگسالان در حال ظهور امکان داشتن تجربیات شغلی بیشماری را دارند ، می توانند بفهمند که در کدام نوع کار خوب هستند و همچنین می توانند در طول زندگی خود چه نوع کارهایی را دنبال کنند(آرنت،۲۰۰۰).  تحولات در جهان بینی ها بخش اصلی رشد شناختی در دوران بزرگسالی در حال ظهور  است(پری،۱۹۹۹).

بزرگسالان در حال ظهور و جهان بینی

در ارتباظ  با  جهان بینی بزرگسالان در حال ظهور باید گفت افراد در بزرگسالی در حال ظهور که برای حضور در کالج انتخاب رشته می کنند ، اغلب دانشگاه را با جهان بینی ای که با آنها بزرگ شده اند و در کودکی و نوجوانی یاد می گیرند، شروع می کنند. با این حال ، بزرگسالان در حال ظهور که در دانشگاه شرکت کرده اند در معرض  جهانبینی قرار گرفته اند و جهان بینی های مختلفی را در نظر گرفته اند و سرانجام متعهد به جهان بینی متمایزی نسبت به جهان بینی که در دوران تحصیلات خود در دانشگاه با آن بزرگ شده اند، می¬شوند(پری،۱۹۹۹).

جهت آشنایی کامل با این نظریه به قسمت مبانی نظری نظریه بزرگسالی در حال ظهور Emerging adulthood مراجعه کنید

مبانی نظری بزرگسالی درحال ظهور 2016 Emerging Adulthood

نظریه بزرگسالی در ظهور Emerging adulthood

/۰ دیدگاه/در , , , /توسط

نظریه بزرگسالی در حال ظهور Emerging adulthood

تعریف بزرگسالی در ظهور      

در تعریف بزرگسالی در حال ظهور (Emerging adulthood)باید گفت، مرحله ای از زندگی بین نوجوانی و همچنین بزرگسالی کامل است که شامل اواخر نوجوانی و ابتدای بزرگسالی است، که توسط جفری آرنت  در سال ۲۰۰۰ در مجله روانشناس آمریکایی مطرح شده است(آرنت،۲۰۰۰).

بزرگسالی در ظهور در کشور ها

بزرگسالی در حال ظهور  در درجه اول افرادی را نشان می دهد که در کشورهای توسعه یافته زندگی می کنند ، اما توسط جوانان در خانواده های ثروتمند شهری در کشور های در حال توسعه  نیز تجربه می شود(کلومبوس و مارتینس،۲۰۰۷).

 ویژگی های جمعیت شناختی بزرگسالی در ظهور

به لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی اصطلاح بزرگسالی در حال ظهور  توصیف کننده بزرگسالان جوان است که فرزند ندارند ، در خانه خود زندگی نمی کنند ، یا درآمد کافی برای استقلال کامل ندارند. آرنت(۲۰۰۰) می گوید بزرگسالی در حال ظهور دوره مشخصی بین ۱۸ تا ۲۵ سالگی است که در آن نوجوانان مستقل تر می شوند و انواع مختلف زندگی را کشف می کنند. آرنت استدلال می کند که این دوره رشد می تواند از نوجوانی و بزرگسالی جوان جدا شود(آرنت،۲۰۰۰) .

بزرگسالی در حال ظهور یک جمعیت  جدید است، که به طرز قابل بحثی در حال تغییر است و برخی(لودویگ،۲۰۱۰) معتقدند که بیست ساله ها همیشه با “اکتشاف هویت، بی ثباتی ، تمرکز بر خود و احساس بینابینی” درگیرند و مشکل دارند (مارتینز، ۲۰۱۰). آرنت این دوره را دوره “نقش بی نقشی” خواند زیرا بزرگسالان در حال ظهور فعالیت های گسترده ای را انجام می دهند ، اما محدود به هیچ یک از وجوه “الزامات نقش” نیستند(آرنت،۲۰۰۰) .

بزرگسالی در ظهور و نظریه های رشد

این نظریه  رشدی در حوزه  رشد انسانی بسیار بحث برانگیز است و روانشناسان  رشد بر مشروعیت نظریه ها و روش های آرنت استدلال می کنند.

جهت آشنایی کامل با این نظریه به قسمت مبانی نظری نظریه بزرگسالی در حال ظهور Emerging adulthood مراجعه کنید

Arnett, Jeffrey Jensen. (2000). Emerging adulthood: A theory of development from the late teens through the twenties

Galambos, Nancy; Martinez, M. Loreto. (2007). Poised for emerging adulthood in Latin America: A pleasure for the privileged

Ludwig, Devin .(2010). Challenges of the Young Adult Generation. Huffington Post.

 Marantz Henig, Robin .(2010). What Is It About 20 Somethings

نظریه شکفتگی یا شکوفایی (Flourishing)

/۰ دیدگاه/در /توسط

 

شکفتگی (Flourishing)

شکفتگی یا شکوفایی “وضعیتی است که افراد در اکثر اوقات هیجانات مثبت ، عملکرد روانشناختی مثبت و عملکرد اجتماعی مثبت را تجربه می کنند” ،زندگی در یک محدوده بهینه از عملکرد انسان(فردریکسون و لوسادا،۲۰۰۵).

شکفتگی ابزاری برای سنجش و تعریف سلامت روان مثبت و بهزیستی کلی  در زندگی است(۱) (۲).  شکفتگی شامل چندین مؤلفه و مفاهیم است  ، که شامل  تقویت نقاط قوت ، بهزیستی ذهنی  ، “خوب بودن، مولد بودن ، رشد و تاب آوری  است(۱).  شکفتگی در مقابل هر دو آسیب و زوالگرایی قراردارد، که در آن زندگی یک احساس توخالی و پوچ است. این یک مفهوم اصلی در روانشناسی مثبت(positive psychology) است که توسط کوری کیز  و باربارا فردریکسون  ساخته شده است.

تعریف شکفتگی (Flourishing)

شکفتگی “توصیف کننده سلامت روانی مثبت” است. به گفته فردریکسون و لوسادا  ، افراد شکوفایی … در یک محدوده بهینه از عملکرد انسان زندگی می کند ، که نشان دهنده خوبی ، تولید ، رشد و انعطاف پذیری است “(۱). براساس بنیاد بهداشت روان نیوزلند ، شکفتگی حالتی است که افراد بیشتر اوقات هیجانات مثبت ، عملکرد روانشناختی مثبت و عملکرد اجتماعی مثبت را تجربه می کنند. در اصطلاحات فلسفی تر این به معنای دستیابی به زندگی دلپذیر ، زندگی مشغول یا خوب و زندگی معنادار است (۱) شکفتگی مستلزم توسعه صفات و سطوح اجتماعی و شخصی است که نقاط قوت و فضیلتی شخصیت را نشان می دهد. شکفتگی در فرهنگ های مختلف  مورد توافق است (سلیگمن ، استین ، پارک و پترسون ، ۲۰۰۵). از طرف دیگر ، زوال شامل حالاتی است که افراد زندگی خود را “توخالی” یا “پوچ” توصیف می کنند (فردریکسون و لاهودا ، ۲۰۰۵).

شکفتگی (Flourishing) و سلامت روان

به گفته کیز(۲۰۰۲) ، سلامت روان(mental health) به معنای عدم وجود بیماری روانی(mental illness) نیست. در عوض ، سلامت روان “بعد جداگانه ای از هیجانات مثبت و عملکرد است”(۳). افرادی که از آن به عنوان شکوفایی یاد می شوند ، ترکیبی از سطح بالایی از بهزیستی عاطفی ، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی را در خود جای داده اند(۴). مردم شکوفا خوشحال(happy) و راضی هستند؛ آنها تمایل دارند زندگی خود را به عنوان یک هدف ببینند. آنها درجه ای از تسلط را احساس می کنند و تمام ابعاد خود را می پذیرند. آنها احساس رشد شخصی دارند به این معنا که همیشه در حال رشد ، تکامل و تغییر (growing, evolving) هستند. سرانجام ، آنها احساس استقلال(autonomy) و یک مکان کنترل درونی (internal locus of control) دارند ، آنها به جای اینکه قربانی سرنوشت شوند ، سرنوشت خود را در زندگی انتخاب کردند(۵).به گفته فردریکسون و لوسادا(۲۰۰۵) ، شکفتگی با چهار مؤلفه اصلی مشخص می شود: نیکی، تولید، رشد و تاب-آوری(۱)

شکفتگی (Flourishing) در ارتباط با شادکامی

شکفتگی مربوط به مفهوم  خوشروانی  (شادکامی) ( eudaimonia)ارسطویی است. مطابق دیدگاه نئو ارسطویی (Neo-Aristotelian) ، مفهوم شکوفایی انسان ، منظری از خیر انسان را ارائه می دهد که عینی ، فراگیر، فردی ، وابسته به عامل، خود هدایت و اجتماعی است. این شکوفایی انسان را عینی می بیند زیرا مطلوب و جذاب است.

شکفتگی (Flourishing)  به عنوان یک وضعیت بودن

شکفتگی یک وضعیت بودن  است نه یک احساس یا تجربه . این ناشی از اشتغال به فعالیتهایی است که هم توانایی بالقوه شخصی را بیان می کند و هم آن را شکوفا می-سازد(۷) (۸).

طبق گفته های کیز ، فقط ۱۸.۱٪ آمریکایی ها در واقع در حال شکوفایی هستند. اکثر آمریکایی ها را می توان به عنوان روحی ناسالم (افسرده) طبقه بندی کرد یا از نظر روحی ناسالم یا ناشکوفا (از نظر روانی سالم /  رو به زوال) (۵) (۹).

 

 

 

 

منابع:

  1. Fredrickson, B. L.; Losada, M. F. (2005).
  2. Dunn, D. S.; Dougherty, S. B. (2008).
  3. Horwitz, A. V. (2002).
  4. Keyes C. L. M. Toward a science of mental health. In S. J. Lopez & C. R. Snyder (Eds.).
  5. (۲۰۰۱). Ask an expert: What is ‘positive psychology’? /
  6. Keyes 2002.
  7. Henderson, G. E., & Brown, C. (1997
  8. Rasmussen, D. B. (1999
  9. Jump up to:a b c Keyes, C. L. M. (2002).

استعمال دخانیات(Smoking)

/۰ دیدگاه/در , , /توسط

استعمال دخانیات(Smoking)

استعمال دخانیات عملی است که در آن ماده ای سوزانده می شود و دود حاصل از آن تنفس می­شود و به جریان خون(bloodstream) جذب شود.

متداول ترین ماده مورد استفاده برگهای خشک شده گیاه توتون(tobacco) است که در یک استوانه کوچک و گرد به نام “سیگار” در از کاغذ برنج پیچانده شده است.

استعمال دخانیات(Smoking) به عنوان تفریح

استعمال دخانیات در درجه اول به عنوان یک روش تجویز برای مصرف تفریحی مواد(recreational drug use)مورد استفاده قرار می گیرد زیرا احتراق(combustion) برگ های گیاه خشک شده باعث تبخیر می شود و مواد فعال( active substances) را به ریه ها منتقل می کند که در آن ها به سرعت در جریان خون جذب می شوند و به بافت بدن می رسند.

استعمال دخانیات(Smoking)  و دارو شناسی

در مورد سیگار کشیدن ، این مواد در مخلوطی از ذرات آئروسل (aerosol particles ) و گازهای موجود است و که به لحاظ دارو شناسی  شامل نیکوتین آلکالوئید فعال(active alkaloid nicotine)  است. تبخیر باعث ایجاد ذرات معلق در هوا و گاز گرم شده به شکلی می شود که باعث می شود استنشاق و نفوذ عمیق به ریه ها که در آن مواد فعال جذب جریان خون رخ می شند.

استعمال دخانیات(Smoking)  و  فرهنگ

استعمال دخانیات مربوط به اوایل ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است و در بسیاری از فرهنگ های مختلف در سراسر جهان به ثبت رسیده است. استعمال دخانیات اولیه در ارتباط با مراسم مذهبی تکامل یافته است. به عنوان هدیه ای به خدایان ، در آیین های پاکسازی یا به شیمن و کاهنان اجازه می داد تا  بتوانند ذهن خود را برای اهداف الوهیت یا روشنگری معنوی تغییر دهند. در برخی فرهنگ ها ، استعمال دخانیات نیز به عنوان بخشی از آیین های مختلف انجام می شود ، در حالی که شرکت کنندگان در آیین ها  از آن برای کمک به القاء حالات شبه خلسه(trance-like states) استفاده می کنند که به عقیده آنها ، می تواند آنها را به سمت روشنگری معنوی سوق دهد.

استعمال دخانیات(Smoking)  و  سلامتی

استعمال دخانیات عموماً اثرات منفی بر سلامتی دارد ، زیرا استنشاق دود ذاتاً فرآیندهای مختلف فیزیولوژیکی مانند تنفس را به چالش می کشد. نشان داده شده است که بیماریهای مرتبط با استعمال دخانیات ، تقریباً نیمی از افراد سیگاری طولانی مدت را در مقایسه با میانگین افراد غیر سیگاری به کام مرگ می­کشد. سیگار کشیدن از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ بیش از پنج میلیون مرگ در سال ایجاد کرده است (ریستما و همکاران،۲۰۱۷).

خطرات سلامتی ناشی از استعمال دخانیات باعث شده است که بسیاری از کشورها مالیات بالایی را بر روی محصولات دخانیات اعمال کنند ، برای جلوگیری از استفاده ، محدود کردن تبلیغات در استفاده از آنها ، تبلیغات را اجرا کنند و برای کسانی که سیگار می کشند ، برای  ترک آنها کمک کنند. (سازمان جهانی بهداشت،۲۰۱۷).

استعمال دخانیات(Smoking)  و  مواد رایج برای استعمال

استعمال دخانیات یکی از رایج ترین انواع مصرف مواد مخدر تفریحی است. استعمال دخانیات رایج ترین شکل است که توسط بیش از یک میلیارد نفر در سطح جهان انجام می شود و اکثر آنها در کشورهای در حال توسعه هستند(ریستما و همکاران،۲۰۱۷) مواد کمتر رایج برای استعمال دخانیات شامل شاهدانه(cannabis) و تریاک(opium) است. برخی از این مواد مانند هروئین به عنوان مواد مخدر سخت(hard narcotics) طبقه بندی می شوند ، اما استفاده از این مواد بسیار محدود است زیرا معمولاً در دسترس تجاری نیستند. سیگارها در درجه اول از نظر صنعتی تولید می شوند ، اما همچنین می توان آن را با دست از توتون  دستمال کاغذی نورد کرد. سایر وسایل مصرف سیگار شامل پیپ(. pipes) ، سیگار (cigars) ، قلیان(, hookahs) و بونگ(bongs) است.

 

پس از اکتشاف و تسخیر اروپا در قاره آمریکا ، عمل به استعمال دخانیات به سرعت در سایر نقاط جهان گسترش یافت. در مناطقی مانند هند و کشورهای جنوب صحرای آفریقا ، این شیوه با شیوه های موجود در مصرف سیگار (بیشتر از شاهدانه) ادغام شده است. در اروپا نوع جدیدی از فعالیتهای اجتماعی و نوعی از داروهای مصرفی را معرفی کرد که قبلاً ناشناخته بودند(سازمان جهانی بهداشت ۷).

استعمال دخانیات(Smoking)  و  نگرش به استعمال دخانیات

نگرش به استعمال دخانیات استعمال سیگار با گذشت زمان و از یک مکان به مکان دیگر متفاوت بوده است: مقدس و گناهکار ، پیشرفته و مبتذل ، دارو و خطرناک برای سلامتی کشنده. در قرن بیستم ، سیگار کشیدن در مشخصاً منفی ، به ویژه در کشورهای غربی مشاهده شد. دلیل این امر است که استعمال دخانیات از اصلی ترین دلایل بسیاری از بیماری ها مانند سرطان ریه ، حمله قلبی ، COPD ، اختلال نعوظ و نقص هنگام تولد است(سازمان جهانی بهداشت).

 

برای  دست یابی اطلاعات کاملتر در ارتباط با دخانیات ، مصرف دخانیات  و نگرش به مصرف دخانیات ، به  قسمت مبانی مبانی نظری نگرش به مصرف دخانیات(Attitudes toward smoking)  مراجعه کنید.

 

نظریه خود شفقت ورزی (Self-compassion)

/۰ دیدگاه/در , , /توسط

خود شفقت ورزی (Self-compassion)

نظریه خود شفقت ورزی (Self-compassion) : در بر گیرنده دلسوزی برای خود  در مواردی از عدم کفایت ، ناکامی یا رنج عمومی ادراک شده ، است .  بر اساس نظر کریستین نف (۲۰۰۳)، خود شفقت ورزی  را  میتوان از سه مؤلفه اصلی تعریف کرد – خود مهربانی ، اشتراکات انسانی و ذهن آگاهی.

خود مهربانی: خود شفقت ورزی  مستلزم گرم شدن نسبت به خود در هنگام مواجهه با درد و کمبودهای شخصی است ، نه اینکه آنها را نادیده گرفته یا با انتقاد از خود  موجب آسیب به خود شود.

اشتراک انسانی: خود شفقت ورزی  نیز شامل این واقعیت است که رنج و نارسایی شخصی بخشی از تجربه مشترک بشر است.

ذهن آگاهی: خود شفقت ورزی   نیاز به یک رویکرد متعادل نسبت به احساسات منفی فرد دارد تا احساسات نه سرکوب ونه  اغراق شوند. افکار و احساسات منفی با صراحت مشاهده می شوند ، به طوری که آنها در هشیاری ذهن آگاهانه قرار می گیرند.

ذهن آگاهی ، وضعیتی غیرقابل قضاوت و پذیرش ذهن است که در آن افراد افکار و احساسات خود را همانگونه که هستند، مشاهده می کنند ، بدون اینکه سعی در سرکوب یا انکار آنها داشته باشند(برون و ریان،۲۰۰۳). ذهن آگاهی نیاز دارد که فرد با پدیده های روحی یا هیجانی بیش از حد مواجه نشود، به طوری که فرد دچار واکنش های بدی شود(بیشاپ و همکاران ،۲۰۰۴) این نوع پاسخ اخیر شامل تمرکز و نشخوار کردن بر احساسات منفی شخص است(نولن هوکسما،۱۹۹۴).

ادامه….

نظریه خود شفقت ورزی (Self-compassion)  هماهنگ با  مفهوم کارل راجرز از «توجه مثبت بدون قید و شرط » است که  در مورد مراجعه کننده و هم برای خود استفاده  می شود.

خود شفقت ورزی  با  مفهوم «پذیرش بی قید و شرط » آلبرت الیس؛ مفهوم مریلن اسنایدر از «همدلی کنده درونی» که تجربه شخصی خود را با «کنجکاوی و شفقت ورزی  » کشف کرده است و مفهوم جودیت جردن از «خود همدلی» ، که دلالت بر پذیرش ، مراقبت و همدلی نسبت به خود دارد،هماهنگ است (آدامز و لاری، ۲۰۰۷).

ادامه مطلب در نظری مبانینظریه خود شفقت ورزی (Self-compassion) کلیک کنید مبانی نظری

 

۲-۳- مبانی نظری شفقت به خود ۲۰۱۶   Self-compassion

 

مقدمه :

۲-۳-۱-مفهوم خود شفقت ورزی

۲-۳-۲- اجزاء متشکله‌یخود شفقت ورزی

۲-۳-۳- اهمیتخود شفقت ورزی

۲-۳-۴- رویکرد شفقت به خود در روان درمانی

۲-۳-۵- ویژگی‌های رویکرد خود شفقت ورزی

۲-۳-۶- مهارت‌های خود شفقت ورزی

الف: توجه مشفقانه و مهربان

ب : استدلال و تفکر مشفقانه یامهربانانه

د: رفتار مهرورزانه

ه :تجسم یا تخیل مهرورزانه یا مهربانانه

ی: حس شفقت

 

منابع:

مبانی نظری شفقت به خود ۲۰۲۳ Self-compassion

منابع لاتین

ذهن آگاهی ، وضعیتی غیرقابل قضاوت و پذیرش ذهن است که در آن افراد افکار و احساسات خود را همانگونه که هستند، مشاهده می کنند ، بدون اینکه سعی در سرکوب یا انکار آنها داشته باشند(برون و ریان،۲۰۰۳). ذهن آگاهی نیاز دارد که فرد با پدیده های روحی یا هیجانی بیش از حد مواجه نشود، به طوری که فرد دچار واکنش های بدی شود(بیشاپ و همکاران ،۲۰۰۴) این نوع پاسخ اخیر شامل تمرکز و نشخوار کردن بر احساسات منفی شخص است(نولن هوکسما،۱۹۹۴).

Arimitsu, K (2014). Development and validation of the japanese version of the self-compassion scale”. Japanese Journal of Psychology. 85 (1): 50–۵۹.

Barnard, L, K., & Curry, J.F. (2011). Self-compassion: Conceptualizations, correlates, & interventions, Review of general psychology, 15 (4), 289.

Bates, T. (2005). The expression of compassion in group psychotherapy. In P. Gilbert (Ed.), Compassion: Conceptualisations, research and use in psychotherapy (pp. 369 386). London: Routledge.

Bauer, J. J. & Perciful, M. S. (2009). Constructivism. In S. J. Lopez (Ed.), Encyclopedia of positive psychology (vol. 1, pp. 226-231). Chichester, West Sussex: Wiley-Blackwell.

Baumeister, R. F.; Smart, L.; Boden, J. M. (1996). “Relation of threatened egotism to violence and aggression: The dark side of high self-esteem”. Psychological Review. 103 (1): 5–۳۳.

Benda, J.; Reichová, A. (2016). “Psychometric characteristics of the Czech version of the Self-Compassion Scale (SCS- CZ)”. Československá Psychologie. 60 (2): 120–۱۳۶.